موسیقی درمانی اختلالات روانی افسردگی

منوی اصلی


نویسندگان


آرشیو موضوعی

آموزش داستان نویسی

داستان

خاطرات

اس ام اس

شعر

تصاویر

داستان های عاطفی

معرفی شهرستان ساوجبلاغ

موسسه غیر انتفاعی آ ب آ

بچه های دانشگاه

نرم افزار موبایل

بازی موبایل

فروشگاه اینترنتی

معرفی انواع گوشی

انقلاب اسلامی

اخبار کاجویان و استخدام

حرفکده -------دل نوشته------

لینک دوستان

ارزانترین فروشگاه زنجان

ارزانترین فروشگاه کرج

هر چی غمه تو دنیا واسه هر چی بی کسه

انتظار سبز

به روز ترین وبلاگ ورزشی

خدای عشق وزیبایی

تک برگی در سر برگ خاطرات

عاشغانه ترین عاشقانه ها

فروشگاه اینترنتی کرج2

فروشگاه اینترنتی کرج

ارزانترین فروشگاه اینترنتی

دانلود موزیک

مطالب باحال

ارزانترین سرویس هاستینگ در ایران

تك درخت عشق

گروه منتظرا ظور در سراسر ایران

وب سایت ظهور

وب سایت ختم صلوات

دیدن روی تو

عاشغانه

the stars are nice

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

اگر دوست دارید لینک شما تو سایت ما قرار گیرد با استفاده از این نرم افزار به راحتی لینک خودتون رو تو سایت ما بگذارید ابتدا لینک مارا در سایت یا وبلاگ خود بگذاری وسپس اقدام به درج لینک خود در سایت ما کنید.

www.vahidafshar.loxblog.com





قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin

آرشیو ماهانه


پیوند های روزانه


لوگوی ما

زیر سایه ی خدا


لوگوی دوستان


بر چسب ها




موسیقی درمانی اختلالات روانی افسردگی

شنبه 27 اسفند 1390

موسیقی درمانی چیست؟

در یونان قدیم ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت. این همبستگی به یکی از خدایان یونان «آپولو» شخصیت و شکل داده است. آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود.

یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می تواند با برگرداندن هارمونی و نظم در بدن سلامتی را برای فرد مورد استفاده به ارمغان آورد. پژوهش های انجام شده، نشان میدهد که غده تالاموس بعنوان مهمترین غده در مغز انسان محرکهای صوتی را به وسیله سیستم های عصبی دریافت و در کنار حافظه و تخیل به آنها پاسخ می دهد. غده هیپوفیز نیز که از غده تالاموس فرمان دریافت می کند به محرکهای صوتی موزون پاسخ میدهد، موجب بروز ترشحاتی میشود که نتیجه آن آزادسازی ماده آرام بخش به نام آندروفین خواهد بود. با توجه اینکه مهمترین اثر ماده مزبور، تسکین درد در انسان است به سادگی می توان به ارزش موسیقی درمانی که عملا موجبات آزادسازی ماده آندروفین که علاوه بر تسکین درد، موجبات انبساط و شادی را در انسان فراهم میسازد، پی برد. تحقیقاتی که توسط کولن در سال 1992در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان «سنت جرج» لندن صورت گرفته، نشان می دهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش آی ـ سی ـ یو بستری بوده اند تاثیر داشته است. زیرا ثابت شده است که سیستم اعصاب انسان به محرک های موزیکال پاسخ مثبت می دهد. موسیقی درمانی یک فرآیند فعال است.

در موسیقی درمانی، ما انتظار داریم که موسیقی ما را در برگرفته و در تمام وجودمان جریان پیدا کند.

یادتان باشد که از قوه تخیل مغز استفاده کنید. به خاطر داشته باشید:

«انرژی در پی اندیشه می آید» هر جا که فکر باشد انرژی هم وجود دارد. برای بهتر گوش کردن به موسیقی دو مطلب را به خاطر بسپارید:

1: صدای موسیقی در حدی باشد که شما با آن راحت هستید.

2: خودتان را تسلیم موسیقی کنید.

در اینجا به کاربرد مواردی چند از موسیقی درمانی اشاره می شود:

کاربرد موسیقی درمانی برای کمک به افراد عقب مانده؛ با حرکات ریتمیک موزیکال میتوان مهارت درهماهنگیهای حرکتی را بهبود بخشید، اشعار آوازهای مخصوص را می توان نوشت که از طریق آن مراحل و روشهای مهارتهای خودیاری مثل لباس پوشیدن و مسواک زدن را یاد بگیرند و به خاطر بسپارند. موزیک تراپیست ها، برای اینکه برنامه های درمانی و روش های مؤثر برای در حال جریان ایجاد کنند، باید برنامه ریزی دقیقی را به کار گیرند.

 

جریان برنامه ریزی شامل چهار مرحله کلی است:

1: تعریف مشکل درمانجو یا زمینه نیاز آن (سنجش)

2: فراهم کردن هدفی برای درمانجو که به رفع مشکل یا نیاز او کمک کند.

3: برنامه ریزی مناسب فعالیت های موزیکی.

4: تکمیل روش ها و فعالیت ها و ارزشیابی واکنش های درمانجو.

مشاهدات و تجربیات اخیر نشان داده است که کاربرد موسیقی در درمان ناتوانی های یادگیری اشخاصی که آسیبهای شنوایی دارند، اشخاصی که آسیبهای بینایی یا آسیبهای گفتاری دارند، مورد استفاده قرار می گیرد.

 

کاربرد موسیقی درمانی در نارسائی های گفتاری

افرادیکه در ارتباط کلامی مشکل دارند با خواندن آوازها و سرودهای مخصوص می توانند در شمرده تلفظ کردن اصوات، گفتار مورد نیاز و مهارت در تشخیص لغات رشد و تمرین کنند. ریتم و صدای موسیقی همچنین می تواند تقویت جریان تکلم را در اختلالات گفتاری مانند لکنت زبان آسان سازد. از موسیقی برای اشخاص زبان پریش (آفازیک) بعنوان روش برای برقراری رابطه کلامی می توان استفاده کرد.

 

تکنیک شناخته شده، درمان آوازی ملودیک ؛

(Melodic intonation Therepy ) M . I .T

این تکنیک، در اوایل دهه هفتاد میلادی به عنوان یک روش ترمیمی برای بخشی از مسائل گفتاری بزرگسالان زبان پریش به وجود آمده است. در این روش جملات کوتاه در نمونه های ساده آهنگین، با آواز خوانده می شود. به موازاتی که بیماران عبارات و جملات را یاد میگیرند، آهنگها کمرنگتر و محو میشوند، این روش بر پایه این نظریه قرار گرفته که وقتی نیم کره سمت چپ، آسیب می بیند می توان به وسیله اغراق در آواز (ریتم، با تأکید بیان کردن و جملات ملودیک) با کمک نیم کره راست مغز، تکلم را کمک، تحریک و تسهیل کرد.

 

کاربرد موسیقی درمانی در درمان معلولیت های ارتوپدی؛

بنابر نظر «رودنبرگ» (1982) از موسیقی میتوان در چند منظور درمانی برای معلولین ارتوپدی استفاده کرد:

1: کاهش حواس پرتی.

2: رهایی از تنش ها و حساسیت های شدید.

3: تقویت تمرین های عضلانی.

4: افزایش احساس ارزش شخصی.

فعالیتهای مختلف موسیقی درمانی میتواند جهت بهبود وضعیت مفاصل و ماهیچه ها و افزایش هماهنگی حرکات آنها کمک کرد. مثلا نواختن سازهای انتخاب شده با شیوه های مخصوص می تواند تحرک و استقامت مفاصل را افزایش دهد و با هماهنگی قسمتهایی از بدن را بهبود بخشد. مثلا نواختن پیانو برای حرکت و خم کردن و کشش انگشت ها و از ریتم سازها برای افزایش دامنه حرکات و منبعی برای الگوهای حرکتی. از نواختن ساز دهنی برای کنترل بهتر دستها و هماهنگی آن با دهان و تقویت ظرفیت های حیاتی می توان استفاده کرد. یکی دیگر از منافع یادگیری نواختن ساز برای معلولین، احساس کامیابی و رضایت است. نواختن ساز، احساس ارزش شخصی را افزایش می دهد و اگر به صورت گروهی نواخته شود، رشد اجتماعی شان تقویت خواهد شد.

 

کاربرد موسیقی درمانی در درمان سالمندان:

سالمندی معمولا با درجاتی از زوال کارکرد جسمی و ذهنی همراه است. که این درجات در افراد مختلف متفاوت است. بیشتر افراد مسن خصوصا آنهایی که در خانه های سالمندان زندگی می کنند، علائمی از اختلالات فکری و بدنی دارند. بسیاری از سالمندان مشکل پزشکی مانند بیماری های قلبی، دیابت، سرطان و یا فشارخون دارند. به علاوه عده ای نیز به دلایل عاطفی دچار افسردگی و تنهایی می شوند.

موسیقی درمانی میتواند در زمینه تقویت کارکرد جسمی و روحی این افراد مؤثر واقع شود. بعنوان مثال؛ موسیقی همراه با تمرینات و ورزشهای روزانه، می توان احساس دردی را که غالبا توأم با این ورزشهاست از ذهن دور ساخته و یا انگیزه و محرک لازم را برای شرکت در انجام این قبیل ورزش ها و فعالیت های حرکتی فراهم کرد. دست زدن نشاط انگیز و موسیقی ریتمیک می تواند ورم مفاصل انگشتان را صاف کند، اعتماد به نفس او را افزایش داده و انرژی مثبت را در اینگونه افراد تقویت کند. مهمست بخاطر بسپاریم که موسیقی مورد علاقه سالمندان مانند دیگر اقشار مردم دامنه وسیعی دارد. علاقه آنها متناسب با سنشان تغییر میکند. معمولا افراد مسن به آهنگهای معروفی که در دوران جوانی حوالی سنین هجده تا بیست و پنج سالگی گوش می دادند، علاقه نشان می دهند.

 

انسان و موسیقی:

 

موسیقی درمانی؛

 

خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. رسول اکرم (ص)

 

ادیان و نژادها بی شمارند،

اما زبان و روح یکی است، زبان عشق.

موسیقی نوعی زبان عشق است.

کاربرد موسیقی برای درک زیبایی و سلامت زندگی اجتناب ناپذیر است.

از بدو خلقت انسان، نیازهای متنوعی (اعم از جسمی و روانی) با او همراه بوده که برای برآورده ساختن این نیازها و سازگاری با محیطش به ابزارهایی نیاز داشته است.

هنر به عنوان یکی از وسایل اولیه سازگاری بشر در خدمت نیازهای کمال جویی و زیبا طلبی واز طرف دیگر،آرامبخش ناراحتیها و سختیهای زندگی اوبوده است. موسیقی شکلی از هنر است که احساس، عاطفه، ادراک و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند.

استفاده بشر از موسیقی، امری آسان و قابل دسترس بوده است، چون ریتم و ملودی، به عنوان دو رکن اساسی موسیقی، در سرشت انسان وجود داشته و از طرفی آواگری ها و حرکات ریتمیک نیز نیازی به تکلم نداشته است. از این رو در بیشتر قبایل ابتدایی مراسم و آیین های مختلف موسیقایی که وسیله ای برای ابراز همبستگی جمعی و از بین بردن ترسها و غمها و ایجاد آرامش و شادی و اراده در بین افراد قبیله بوده برگزار میشده است.

موسیقی زبان آرزوها، انتظارها و عواطف بشریست و هر قوم و ملتی بر حسب ویژگی های عاطفی و فرهنگی خود، موسیقی خاصی دارد. با درک موسیقی، عواطف زیبا، همدردی و تفاهم بیشتر قلبی میسر خواهد شد.

پژوهشگران توصیه می کنند که والدین روزانه یک ساعت برای فرزندان کوچک خود موسیقی پخش کنند. این عمل موجب بهتر شدن وضعیت تغذیه، خواب و افزایش وزن آنها می شود.

 

موسیقی و درمان:

از ابتدای تاریخ، بشر از موسیقی برای شفای بیماران استفاده می کرده است. برای مثال؛ ریتم طبل ها در مراسم شفابخش جادوگران و درمان گران نقش مهمی داشته است.

ارسطو می گوید: از موسیقی می توان در بسیاری از شئون زندگی، تربیت، سرگرمی، درمان، خوشگذرانی و تعدیل احساسات و عواطف استفاده کرد. (منتهی تصریح می کند که گرچه پر کردن اوقات فراغت، امری لازم است، لیکن باید با نوعی از موسیقی مفید و تعالی بخش پر شود).

فارابی موسیقی را با سه خاصیت مطرح می ساخت: احساس انگیز، نشاط انگیز، خیال انگیز و یا تحت شرایطی هر سه خصوصیت را دارا می باشد.

نغمه های موسیقی بر حسب ترکیب فواصل و ریتم دارای ارتعاشات خاصی هستند که با تحریک ارتعاشات سلول های عصبی احساس و انگیزه ای را تقویت، تضعیف و یا منتقل می سازند. اگرچه فواید درمان با موسیقی از دوران های قبل مطرح بوده است، اما تا قبل از اینکه در قرن اخیر به عنوان یک رشته تخصصی شناخته شود خوب معرفی نشده است.

امروزه از تأثیر و فواید موسیقی در مراحل مختلف رشد و زندگی انسان (از دوره جنینی تا سالمندی) گیاهان و جانوران سخن به میان می آید، و از تغییرات آن بر روی سیستم های حسی حرکتی، هیجانی-عاطفی، ترشح غدد، هوشیاری و آگاهی و شناخت فرد بحث می شود.

به گفته پژوهشگران مرکز پزشکی نیویورک، شنیدن موسیقی های کلاسیک و حتی موسیقی جاز موجب کاهش اضطراب و افزایش تحمل درد بیماران می شود. (تنسی ویلیامز)

 

موسیقی درمانی:

دکتر آلفرد توماتیسن از سال 1950 شروع به تحقیق راجع به تاثیرات موسیقی (بخصوص موسیقی موتزارت) بر روی انسان کرد. او معتقد بود که: موسیقی با قدرت نفوذی که در احساسات آدمی دارد میتواند بر روی سلامتی انسان تاثیرات مثبت داشته باشد. این متخصص گوش فرانسوی به تجربه ثابت کرد که موسیقی موتزارت تاثیرات عمیقی در رفع استرس، اضطراب و حالتهای depression از یکطرف و همچنین کمک به ایجاد آرامش، سرحال آوردن بدن و تقویت حافظه دارد.

او تحقیقات خود را ابتدا برروی کودکانی که نارسایی های گفتاری و شنیداری داشتند شروع کرد و ثابت کرد که موسیقی موتزارت بخصوص سنفونی ها و کنسرتو ویلن های او نقش بسیاری در درمان این نارسایی ها دارد. تحقیقات او تا حدی پیشرفت کرد که از سال 1980 به بعد صدها مرکز و کلینیک درمانی در سراسر جهان از این روش برای درمان بیماران خود استفاده میکنند.

همچنین در سال 1990 تحقیقات او رسما" در دانشگاه کالیفرنیا بررسی و مورد تایید قرار گرفت و اخیرا" در سال 2001 نیز دانشگاه های انگلیس سرگرم بررسی "اثر موتزارت" بر روی بیهوشی و بیماری صرع میباشند. بله به عقیده خیلی از محققین گوش دادن به موسیقی موتزارت باعث تقویت حافظه و باهوشتر شدن آدم میشود.

امروزه جای هیچ شک و تردیدی باقی نمانده است که موسیقی قابلیت وتوانایی های بسیار زیادی منجمله موارد زیر را دارد:

تقویت حافظه انسان،
کمک به برگرداندن سلامتی به انسان در هر شرایطی،
کمک به عملکرد یکپارچه مغز انسان برای بهره گیری بهتر،
کمک به حل نارسایی های گفتاری و شنیداری،
کمک به حل بیماری های روحی و رفتاری،
تقویت قدرت درک انسان هنگامی که با دریافت بصری توام باشد،
کمک به رشد بهتر جنین در شکم مادر،
و ....

متخصصین فیزیک و پزشکی امروزه معتقدند، هنگامی که بیدار نیستم و در خوابیم، وحتی زمانیکه بهردلیلی در کما قرارداریم، موسیقی به دلیل ارتعاشات خودش میتواند در اعماق سلول های بدن ما نفوذ کرده و اثراتی راکه لازمه سلامتی، تندرستی و آرامش است را بشکلی واضح و روشن روی بدن بگذارد.

موسیقی درمانی:

 

موسیقی درمانی در پزشکی؛

اصوات موسیقی به علت برخورداری از بار هیجانی و عاطفی تاثیرات عمیقی بر روحیات، شخصیت و پرورش عواطف انسانی میگذارند ودرتعدادی ازشاخه های طب جایگزین، مانند طب سوزنی، هومیوپاتی و آیورودا نقش عمده ای در درمان دارند.

امروزه بعلت نگرش علمی و روش مند به موسیقی دردرمان امراض موسیقی درمانی به عنوان رشته ای مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حکم روشی مکمل برای درمانهای رایج پزشکی تعریف شده است که منظور ازآن استفاده تجویز شده از تحریکات موسیقایی یا فعالیتهای آن برای کاهش ناتوانی و بیماری و تغییر حالات ناسازگارازطریق توانبخشی توقف و درمان علائم بیماریست که زیر نظر پرسنل آموزش دیده صورت میگیرد. درین رشته موسیقی بعنوان ابزار و موسیقی درمانگر بعنوان فرد متخصص در برخی از بیماریها شرایطی را (با توجه بشدت آن بیماری) ایجاد میکنند که میتواند بیمار را در یک روند مثبت صعودی درجهت کاهش استرسها وارتقا سلامت قرار دهد و این شرایط ممکنست متناسب با جنس و سن بیمار و شدت بیماری در امراض مختلف متفاوت باشد.

 

در مورد کارکرد موسیقی در پزشکی

پژوهشهای گوناگون و معتبری صورت گرفته است که تعدادی از آنها بر روی علائمی چون ضربان قلب، فشارخون، دردهای گوناگون، تنفس، واکنش های پوستی،هورمونهای آدرنالین،پرولاکتین، کورتیزول، امواج مغزی، کتکولامین ها، استروئیدها، الکترومیوگراف، عوارض جانبی داروها، مدت استفاده از داروها و مدت بستری بودن و بسیاری موارد دیگر متمرکز بوده است.

بطور کلی اهداف درمانی این پژوهشهای موسیقایی را می توان در هشت محور عمده خلاصه کرد:

* پیشگیری، آموزش و یادگیری.

* کاهش دردهای گوناگون پزشکی و دندان پزشکی.

* کاهش تنش ها و نگرانی های ناشی از جراحی آسیبها و بیماریها.

* توان بخشی بعد از جراحی آسیب ها و تصادفات.

* کاهش خستگی حاصل از تنوس های عضلانی (گرفتگیهای عضلانی( و کارکرد ماهیچه.

* کاهش عوارض جانبی دارو ها .

* کاهش مدت استفاده از دارو ها .

* کاهش طول مدت درمان و بستری بودن.

 

علاوه برتاثیرات درمانی یادشده موسیقی میتواند برای ارتقا برخی از فاکتورهای رفتاری در افراد سالم موثر واقع شود.

مثلاٌ در صنعت از روش موسیقی برای افزایش بازده تولید و آرامش روانی کارکنان استفاده میشود. تاثیرات انواع موسیقی بر فرایندهای حافظه یادگیری، دقت، ادراکات حسی، سیستم عصاب حرکتی و … نمونه هایی از این مقوله اند. پژوهشهای انجام شده درباره حس آمیزی رابطه متقابل تاثیرات روانی برخی از نتها و گامهای موسیقی را با رنگهای مختلف آشکار می سازد .مثلا روان پزشکان رنگ قرمز را به گام دوماژور و رنگ سبز مایل به آبی را به گام لاماژور نسبت داده اند.

موسیقی در زمینه شناخت و کمک به رفع مشکلات رفتاری نیز کاربرد فراوانی دارد و این تغییرات رفتاری خاصه در سنین رشد و کودکی حائز اهمیت است. علت این تاثیر گذاری اینست که هنر بطور کلی، و در این جا موسیقی با توجه به بارعاطفی آن بعنوان نوعی وسیله تخلیه روانی بکار برده میشود و کودکانی که دچار تنش و فشارروانی هستند با برون فکنی فشارها و هیجانات از طریق موسیقی، به حد ِ مطلوب ِهیجان و آرامش دست می یابند. به استثنای مواردی که مشکل کودک ریشه جسمی یا ارگانیک )اندامی) دارد، تاثیرموسیقی در رفتار کودک در مقایسه با سایر شیوه های دیگر از جمله دارو درمانی موفق تر بوده و بیش از هرروش دیگری در تعدیل رفتارهای کودک موثر است اگر چه در مورد نقصهای ارگانیک نیز نقش موسیقی را نباید از نظر دور داشت.

مهمترین ویژگی ارتباطی موسیقی جنبه غیر کلامی آنست که می تواند در درمان اهمیت اساسی داشته باشد. موسیقی واسطه با ارزشی برای ایجاد ارتباط مجدد با واقعیت در مورد افرادیست که از واقعیت و اجتماع بریده اند (بیماران اسکیزوفرنی.( موسیقی، نوعی محرک احساسی قوی و تجربه ای چند حسی است: تحریک شنوایی ازطریق اصواتی که شنیده می شوند تحریک لمسی از طریق ارتعاشاتی که قابل احساس هستند و نیز تحریک بینایی توسط اجرای زنده آن. مثلا کسب موفقیت در فعالیتهای موسیقایی میتواند احساس ارزش فردی را تقویت کند. به علاوه موسیقی به عنوان انتقال دهنده اطلاعات انتقال دهنده تقویت کننده ها و زمینه ای برای یادگیری و انعکاس مهارتها نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

 

مهارت های لازم؛

بررسی علمی هر پدیده در جهان منوط به شناخت اجزا عناصر تشکیل دهنده و نسبتهای لازم و متعادل در میان آنها و نیز بررسی طرز قرار گرفتن هر یک از اجزا و نسبت روابط و وظایف آنها با یکدیگر است. در مبحث موسیقی درمانی که دو جنبه موسیقایی و پزشکی درآن مطرح است داشتن اطلاعاتی جامع برای درک ودریافت موسیقی روانشناسی موسیقی، تئوری موسیقی، تاریخ موسیقی و همچنین شناخت دقیق جوانب مختلف جسمی و روانی انسان از دیدگاه علوم فیزیولوژی (کارکرد صحیح اجزای بدن) وپاتولوژی (آسیب شناسی) برای موسیقی- درمانگر الزامی است.

علاقه و اشتیاق به کار و پذیرش مسئولیت حرفه ای از تعهد نسبت به این رشته احترام به حقوق درمان جویان و داشتن روحیه تحقیق از ویژگی های مهم یک «موسیقی درمانگر» است. بنابراین او باید مهارتهای تکنیکی و تفسیری پیشرفته را حداقل در یک وسیله اجرای موسیقی بداند و در توسعه و گسترش روابط بین افراد از طریق فعالیت های موسیقایی مهارت کامل داشته باشد.

از طرفی چون ریشه و پایه تمام بحثهای روانشناسی بنوعی به مغز و اعصاب مربوط میشود و با توجه به این که فرایند درک موسیقی در مغز انسان صورت میگیرد ضرورت بحث عصب شناختی پیرامون موسیقی آشکارترمیشود. موسیقی میتواند از طریق ایجاد تحریکاتی در قسمتهای مختلف سیستم عصبی به طور وسیعی بر بسیاری ازاعضا و اندامهای انسان از نظر ادراکات حسی و کارکردهای عملی موثر واقع شود و باعث پویش جسم و روان انسان در حالت سلامتی و بیماری گردد.

 

کلمات کلیدی: موسیقی درمانی چیست

 

 

 

 

موسیقی درمانی چیست؟

موسیقی درمانی، استفاده ماهرانه از موسیقی و آلات موسیقی توسط یک موسیقی درمان گر ماهر و مجرب برای ترفیع ‌حفظ و بازگرداندن بهداشت روحی ‌روانی‌، جسمانی و هیجانی است.

 

تکنیکهای موسیقی درمانی:

موسیقی درمانی شامل تکنیک های مختلف مانند: آواز خواندن، حرکات موزون، گوش دادن به موسیقی، و آهنگ سازی یا نواختن موسیقی است.

گوش دادن به موسیقی به پیشرفت مهارتهای شناختی مانند ‌تاثیر هیجانات و اظهار خود و برای درمان بیماران با زوال عقلی موثر می باشد.

آواز خواندن و گوش دادن به موسیقی به افراد مسن کمک می کند حوادث با ارزش زندگی اشان را به خاطر آورند.

حرکات ریتمیک و موزون به درمان ناراحتیهای ماهیچه ای و ِمفصلی کمک می کند.

ارگانهای احساسی (دریافتی) همه اطلاعات گرد آوری شده را مستقیما به بخش های مشخص در لوب های گیجگاهی در قشر مرکزی می رسانند. اما پاسخ به موسیقی به امورات ، خیلی بیشتر از این ها نیاز دارد.

 

حافظه قرار گرفته در طرف پشت لوب های پیشانی‌، ذرات موسیقی را در خود ذخیره می کند، ‌در صورتی که مغز همه آهنگ ها را احساس می کند.

 

تاثیر موسیقی بر سلامت و آسایش و رفاه بیماران

تحقیقات موسیقی- پزشکی نشان می دهد که موسیقی به چندین طریق بر سلامت و آسایش و رفاه بیماران پزشکی اثر می گذارد:

1: پیشگیری، آموزش و یادگیری

2: کاهش دردهای گوناگون پزشکی و دندان پزشکی

3: کاهش تنش ها و نگرانی های ناشی از جراحی, آسیب ها و بیماری ها

4: توانبخشی بعد از جراحی, آسیب ها و تصادف ها

5: کاهش خستگی حاصل از گرفتگی های عضلانی و کارکرد ماهیچه ها

6: کاهش عوارض جانبی داروها

7: کاهش مدت استفاده از داروها

8: کاهش طول مدت درمان و بستری

 

پاسخ هیجانی به موسیقی:

پاسخ هیجانی به موسیقی در مجموعه ساختاری بسیار گسترده در سراسر مغز پردازش میشود. غشای محاسبه گر، ساختاری که در هر یک از لوب های گیجگاهی با چین خوردگی در بافت که شیار جانبی نام دارد ، نشان داده می شود. به نظر می رسد که شامل مهار ت های ادراکی باشد.

بر اساس پیچیدگی کار پردازش این منطقه به سه لایه تقسیم می شود.

غشای اولیه: داده ها را از طریق گوش، ‌از ساختاری که تالاموس نامیده می شود، ‌دریافت میکند که عناصر اصلی موسیقی را مثل شدت یا بلندی را می تواند تشخیص دهد.

غشای ثانویه: آهنگ و الگوهای ریتمی را تشخیص می دهد،

غشای سوم : این الگو ها را برای درک کامل از موسیقی تلفیق می کنند.

بیماری آلزایمر، ‌از متداولترین مشکل زوال عقلی می باشد که عملکردهای ادراکی و حافظه را تحت تاثیر قرار می دهد. این یک بیماری استحاله ای است که با آغاز آرام و در ادامه کاهش توانایی های شنوایی فرد می باشد.

 

بررسی متون:

شخصیت اجتماعی و شغلی فرد در طول دوره بیماری کاهش می یابد. شیوع زوال عقلی با سن افزایش مییابد بنابرین افراد مسن بیشترین جمعیتی هستند که از این بیماری رنج می برند.

بطور معمول حدود چهار میلیون آمریکایی هستند که این بیماری را تجربه کرده اند برآورد شده که دوازده تا چهارده میلیون افراد تا سال 2040 تحت تأثیر این بیماری قرار می گیرند مگر اینکه درمان این بیماری پیدا شود.

تأثیر پذیری بیماران زوال عقلی مخصوصا بیماری آلزایمر به موسیقی به خوبی استفاده شده است.

موارد زیادی این حقیقت را ثابت کردند که مردم با زوال عقلی علیرغم حافظه کم، قادر به بخاطر آوردن و خواندن آوازهای قدیمی و حرکات موزون با آهنگ های قدیمی می باشند.

 

نتیجه گیری:

موسیقی درمانی آسایش لازم را فراهم میکند، از اضطراب و افسردگی می کاهد، و مشکل بیخوابی را بدون وابستگی به دارو با استفاده از موسیقی مغز (brain music) درمان میکند. اگر تحقیقات بطور گسترده و مداوم ادامه یابد این امکان را به وجود می آورد که در آینده‌، درمان این اختلال با موسیقی درمانی بر طرف شود، بجای اینکه از داروهای بسیار زیاد استفاده شود.

موسیقی درمانی برای تسکین ناراحتی های هیجانی جسمانی و روحی استفاده می شود.

موسیقی درمانگر مجرب و کارآزموده خدمات فردی را برای بیماران مهیا میکند متون بسیار زیادی وجود دارد که اثبات میکند موسیقی درمانی اثرات مثبتی را بر درمان بیمارانی که دارای مشکلات عصبی هستند دارد. روان به سلول های مغز و بافتهای بدن متصل است ودر واقع تراوشی از جسم است. به همین دلیل به هر ناراحتی و خستگی و دردی که به جسم وارد شود بر روان نیز تاثیر می گذارد و برعکس. تاثیر جسم و روان متقابل است.

کلمات کلیدی: موسیقی درمانی چیست

 

 

 

 

تست افسردگی بک :

از آنجا که افسردگی دارای جلوه های گوناگونی است به آسانی از تشخیص آن غافل می شوند . این اختلال دارای طیف وسیعی از نشانه ها از قبیل سردرد ، یبوست ، کم شدن اشتها ، کمر درد ، یا فقط خستگی مزمن است .

بررسی و معاینات مفصل و طولانی ممکن است نتایجی ببار نیاورند و شخص را با افسردگی درمان نایافته اش جواب کنند و حال آنکه درمان سریع افسردگی معمولاً موجب تخفیف نشانه های بدنی و افسردگی حاصل از آن می گردد .
این تست به شما در رسیدن به این مهم کمک می کند .
این آزمون مخصوص افراد بالای 16 سال هست .




دستور العمل :
مقیاس به صورت یک پرسشنامه است . در این پرسشنامه چندین گروه سوال وجود دارد و هر سوال بیان کننده حالتی در فرد است . شما باید سوالهای هر گروه را به ترتیب و با دقت بخوانید . سپس سوالی را انتخاب کنید که بهتر از همه طرز احساس کنونی شما را بیان می کند یعنی آنچه درست در زمان اجرای تست حس می کنید . اگر در یک گروه چند سوال را وصف حال خود می دانید عدد مقابل هر یک از آنها را در یک دایره کوچک قرار دهید .

a :
3 من آنقدر غمگین یا بدبختم که دیگر تحملش را ندارم .
2 من همیشه غمگین یا گرفته ام و نمی توانم خود را از این وضع خلاص کنم .
1 من غمگین یا گرفته ام .
0 من غمگین نیستم .

b :
3 من احساس می کنم که به آینده امیدی نیست و اوضاع بهتر نخواهد شد .
2 من احساس می کنم که هیچ امیدی به آینده ندارم .
1 من نسبت به آینده مایوسم .
0 من خیلی نسبت به آینده بدبین یا مایوس نیستم .

c :
3 من احساس می کنم که شخصی کاملاً شکست خورده ام ( به عنوان پدر ، مادر ، شوهر ، زن )
2 من هر چه به گذشته ام می نگرم چیزی جز شکست نمی یابم .
1 من احساس می کنم که بیش از یک شخص متوسط در زندگی با شکست مواجه شده ام .
0 من خود را مثل یک شخص شکست خورده نمی دانم .

d :
3 من از همه چیز ناراضی ام .
2 دیگر هیچ چیز من را راضی نمی کند .
1 من از چیزهایی که لذت می بردم دیگر لذت نمی برم .
0 من نارضایتی خاصی ندارم .

e :
3 انگار احساس می کنم که بسیار بد یا بی ارزش هستم .
2 من احساس می کنم که کاملاً گنهکارم .
1 من اغلب اوقات احساس می کنم که بد یا بی ارزشم .
0 من احساس گنهکاری به خصوصی ندارم .

f :
3 من از خود نفرت دارم .
2 من از خود بیزارم .
1 من از خود ناامیدم .
0 من از خود ناامید نیستم .

g :
3 اگر امکان داشت خودم را می کشتم .
2 من نقشه های مشخصی برای خودکشی دارم .
1 من احساس می کنم که بهتر است بمیرم .
0 من به هیچ وجه در فکر آسیب رساندن به خود نیستم .

h :
3 من تمام علاقه ام را نسبت به مردم از دست داده ام و هیچ توجهی به آنها ندارم .
2 من علاقه ام را تا حد زیادی نسبت به مردم از دست داده ام و فقط اندک احساسی نسبت به آنها دارم .
1 من اکنون کمتر از گذشته نسبت به مردم علاقه دارم .
0 من علاقه ام را نبت به مردم از دست نداده ام /

i :
3 من دیگر نمی توانم هیچ تصمیمی بگیرم .
2 برای من تصمیم گرفتن بسیار مشکل است .
1 من سعی می کنم که تصمیم گیری خود را به تاخیر بیندازم .
0 من مثل همیشه می توانم به خوبی تصمیم بگیرم .

j :
3 من احساس می کنم که زشت یا زننده ام .
2 من احساس می کنم که وضع ظاهری من دائماً در تغییر است و باعث می شود که به نظر دیگران جذاب نباشم .
1 من از اینکه پیر یا غیر جذاب به نظر برسم نگرانم .
0 من احساس نمی کنم که به نظر دیگران بدتر از گذشته باشم .

k :
3 من اصلاً نمی توانم کار کنم .
2 من برای انجام هر کاری باید خیلی به خود فشار بیاورم .
1 برای من شروع یک کار مستلزم کوششی فوق العاده است .
0 من نمی توانم مثل گذشته کار کنم .

l :
3 من خسته تر از آنم که بتوانم کاری انجام دهم .
2 من با انجام هر کاری خسته می شوم .
1 من حتی زودتر از سابق خسته می شوم .گ
0 من بیش از حد معمول خسته نمی شوم .



m :
3 من دیگر به هیچ وجه اشتها ندارم .
2 حالا دیگر اشتهای من خیلی بدتر شده است .
1 اشتهای من دیگر به خویب گذشته نیست .
0 اشتهای من بدتر از حد معمول نیست

 

کلمات کلیدی: تست افسردگی

 

 

 

 


در تمامی جوامع دنیا، زنان بیش از مردان دچار افسردگی می شوند. این اختلاف می تواند ناشی از عوامل گوناگون زیستی، روان شناختی، محیطی، فرهنگی و یا ترکیبی از آنها باشد. به لحاظ زیستی این اختلاف ممکن است به علت مصرف داروهای رژیمی، آرام بخش ها، قرص های ضد بارداری، مصرف دخانیات و الکل باشد که میزان ترشح انتقال دهنده های عصبی را مختل می کند.
از طرف دیگر، زنان ممکن است به دلیل تداخل عمل هورمون های جنسی بدن شان مستعد ابتلا به افسردگی باشند. به لحاظ روان شناختی نیز این احتمال وجود دارد که زنان تمایل بیشتری دارند که مشکلات خود را بپذیرند و درصدد درمان آنها برآیند.
به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز زنان بیشتر از مردان می کوشند تا ارتباط خود را با دیگران توسعه دهند و حفظ کنند، اما در فرهنگی که به استقلال و خودکفایی بها می دهد، تمایل به دلبستگی نوعی ضعف تلقی می شود و همین امر، یعنی ناهماهنگی بین رفتارهای زنان و ارزش های فرهنگی منجر به کاهش عزت نفس و حس ارزشمندی در زنان می شود. در برخی موارد نیز این طور به نظر می رسد که زنان بیش از مردان علایم و شکایات خود را از افسردگی بیان می کنند و یا آنکه مردان در برابر مشکل افسردگی خود بیشتر مقاومت می کنند و راه حل های دیگری غیر از مراجعه به پزشک برای درمان خود برمی گزینند. به لحاظ محیطی نیز، زنان بیش از مردان در معرض انواع استرس ها و اضطراب هایی قرار می گیرند که تاثیر خود را بر سیستم عصبی آنان و هورمون های بدن شان می گذارد. تجربه های روزمره نیز می توانند همچون شوک ها و فشارهای عصبی مولد استرس باشند و موجب ابتلای افسردگی بیشتر در زنان- نسبت به مردان- شوند.
افسردگی بر جسم و ذهن فرد تاثیر می گذارد. فرد افسرده احساس درماندگی، ناامیدی و یأس فراوان می کند. او علاقه اش را به تمامی فعالیت هایی که موجب شادمانی اش می شود به تدریج از دست می دهد؛ میل به خوردن در او کاهش می یابد، دچار بی خوابی می شود، تمرکز حواس و توجه اش را نسبت به امور عادی روزانه از دست می دهد و در بدترین حالت به مرگ و نیستی فکر می کند.

 

افسردگی دارای طیف وسیعی از خلق پایین تا افسردگی مزمن است. افسردگی مزمن دارای علایمی از کمبود انرژی و توان جسمانی، بدبینی، حس عدم ارضا و احساس ناامیدی شدید است. فردی که از افسردگی شدید در رنج است، ممکن است در طول یک سال دو بار تجربه افسردگی کوتاه مدت داشته باشد. پژوهشگران دریافته اند، زنانی که دچار افسردگی مزمن می شوند، بیشتر در معرض خطر پوکی استخوان قرار می گیرند، زیرا مجبور به مصرف داروهایی هستند که بر بافت استخوانی آنها تاثیری منفی می گذارد. علاوه بر آن، افسردگی می تواند عاملی برای ابتلا به بیماری مزمنی مثل دیابت، ناراحتی های قلبی- عروقی و… شود.
افسردگی پس از زایمان یکی از رایج ترین احساس هایی است که اغلب زنان بعد از تولد نوزاد در خود حس می کنند. اختلالات افسردگی، نوسانات خلقی و هیجان های مکرر و استرس آور این دوران کاملاً طبیعی و عادی و البته موقت است. هر چند برای برخی از زنان علایم قدری پایدارتر، جدی تر و طولانی تر است، اما معمولاً بین ۶ - ۳ هفته بعد از زایمان به تدریج کاهش می یابد و به ندرت طولانی مدت (برای مثال یک سال) می شود. تقریباً ۱۵ درصد از زنانی که زایمان دارند، علایمی از افسردگی بعد از زایمان از خود نشان می دهند. چنانچه این اختلال در مادر ماندگار بماند، می تواند تاثیری بسیار منفی بر روابط با کودک و توانایی نگهداری از او گذارد. علایم باید هر چه زودتر برای بررسی دقیق تر با پزشک معالج، درمیان گذاشته شود.


▪ سندرم پیش از قاعدگی؛ افسردگی ناشی از پریودهای ماهیانه نیز یکی دیگر از افسردگی های رایج در بین زنان است که معمولاً در بین روزهای ۱۰- ۷ پریود به طور کوتاه مدت ظاهر می شود. علت اصلی این نوسان خلقی ترشح هورمون های زنانه است که موجب برهم خوردن تعادل خلق و خوی آنها می شود. این سندرم در ۷ - ۵ درصد زنان مشاهده می شود و دارای علایم بسیار گوناگونی است. در برخی به صورت بی حوصلگی، خلق پایین و گرفتگی و در برخی دیگر همراه با دردهای جسمانی (مثل سردردهای شدید میگرنی) گزارش می شود.
▪ افسردگی های فصلی نیز گاهی به صورت غمگینی، ناامیدی و در خود فرورفتگی گروهی از زنان را به خود مبتلا می کند. حدود ۳ - ۱ درصد از زنان در فصل زمستان دچار افسردگی های کوتاه مدت و گذرا می شوند. پژوهشگران بر این باورند که تغییرات هورمونی و بیوشیمیایی مغز در بدن برخی زنان در فصل زمستان موجب بروز اختلال افسردگی در آنان می شود که به تدریج نیز با پایان فصل زمستان و آغاز فصل بهار از بین می رود. این افراد بیش از سایرین در معرض ابتلا به افسردگی بالینی هستند.
اختلال افسردگی دو قطبی نیز یکی دیگر از انواع اختلالات افسردگی است که علایمی از شیدایی - افسردگی حاد در طول دوره ای مشخص دارد. زمانی که فردی در چرخه افسردگی به سر می برد، تمامی علایم خلق پایین (مثل کمبود اشتها، بی خوابی، احساس درماندگی و عدم لذت) را دارد و زمانی که در چرخه شیدایی به سر می برد، تمامی علایم شیدایی را (مثل پرحرفی، هجوم افکار، افزایش توان جسمی، فعالیت زیاد و پرانرژی بودن) از خود نشان می دهد. زنانی که دچار اختلال دو قطبی می شوند، معمولاً چرخه افسردگی طولانی تری دارند.
▪ افسردگی های دوران یائسگی؛ در اغلب زنان، یائسگی می تواند همراه با علایمی از تغییر خلق و خو، حساسیت های بیش از حد، تزلزل روحیه و خستگی باشد. این نوع از افسردگی می تواند ناشی از تغییرات غدد داخلی در میانسالی و یا باورهای منفی و درونی شده زنان درباره عدم باروری آنان باشد. در مطالعات گوناگونی مشخص شده است که افسردگی ناشی از یائسگی در قشر تحصیلکرده زنان و آنهایی که ازدواج نکرده بودند، کمتر مشاهده می شود.




● علایم تشخیص افسردگی در زنان
تاکنون پژوهشگران نتوانسته اند علت اصلی بروز افسردگی را در افراد شناسایی کنند. نارسایی های هورمونی (عدم تعادل هورمون های مترشحه از قسمت های مختلف مغز مثل سوتونین، دوپامین، نوراپی نفرین)، عوامل ژنتیکی و سابقه خانوادگی، عوامل محیطی (زنانی که مواد مخدر مصرف می کنند، زنانی که مورد تجاوز قرار می گیرند، زنانی که همسران شان فوت می کنند و یا از همسران خود جدا می شوند) و عوامل فرهنگی گوناگونی می توانند علت افسردگی های زنانه باشند. از آن جایی که افسردگی تا حدی رایج است، هر فردی ممکن است علایم اولیه افسردگی را بشناسد و یا خود شخصاً آن را تجربه کرده باشد. متاسفانه فقط حدود ۵۰ درصد از علایم اولیه افسردگی قابل شناسایی و درمان هستند و زنان در این بین شاید نتوانند این علایم را در خود به وضوح تشخیص دهند. ▪ علایم عمده افسردگی شامل؛

ـ جنبه های عاطفی (خلق غمگین و احساس بی ارزش بودن)
ـ جنبه های شناختی (کاهش احترام به خویشتن و منفی نگری نسبت به خود و آینده خود)
ـ جنبه های انگیزشی (عدم تحرک و بی انگیزگی برای انجام دادن کارها و فعالیت های روزمره)
ـ جنبه های رفتاری (اختلالات مربوط به خوردن مثل پرخوری، بی اشتهایی و اختلالات خواب مثل بی خوابی، خواب آلودگی عدم علاقه به روابط جنسی، احساس خستگی و عدم تمرکز) است.

زمانی که پزشک عمومی در مرحله اول نسبت به اختلال افسردگی شخصی دچار شک شود، ابتدا از او می خواهد با یک روانپزشک یا روانشناس بالینی مشاوره ای داشته باشد. از جمله پرسش های اولیه ای که ممکن است یک متخصص بهداشت روانی از بیمار بپرسد، عبارت است از؛

- آیا مدت زیادی است که احساس غم و اندوه می کنی؟
- آیا مرتب گریه می کنی؟
- آیا اخیراً تجربه های دردناک عاطفی داشته ای؟
- آیا دچار عدم تمرکز حواس شده ای؟
- آینده را چطور می بینی؟
- آیا دچار اشکال در تصمیم گیری شده ای؟
- آیا علاقه ات را به آنچه که در گذشته برایت مهم بوده است، از دست داده ای؟
- آیا دچار خستگی و بی حالی می شوی؟
- آیا احساس شکست و گناه می کنی؟
- آیا به مرگ و نیستی فکر می کنی؟

زمانی که این گونه علایم حدود شش ماه در فرد به صورت پایدار مشاهده شود، او را مستعد ابتلا به افسردگی می دانند و اگر حداقل ۵ نشانه از علایم زیر را در مدت حداقل دو هفته داشته باشد، می توان او را افسرده بالینی تشخیص داد. این علایم عبارتند از؛

۱) داشتن خلق افسرده در طول روز و یا بیشتر اوقات روز
۲) عدم توانایی از لذت بردن اوقات شادی بخش زندگی
۳) افزایش و یا کاهش قابل توجه اشتها، وزن و یا هر دو
۴) اختلال در خواب مثل بی خوابی، خواب آلودگی در طول روز و یا پرخوابی
۵) داشتن علایم جسمانی مثل سردرد، سرگیجه و دل درد که هیچ علامت بهبودی نیز در قبال خوردن داروهای مسکن نشان نمی دهد.
۶)نداشتن میل جنسی
۷) احساس بی علاقگی، بی حوصلگی و کسالت شدید
۸) فقدان انرژی (خستگی ممتد در طول روز)
۹) احساس گناه و بی ارزش بودن در تمام شرایط
۱۰) گریه کردن های طولانی مدت
۱۱) عدم توانایی در تمرکز حواس (تقریباً در تمام طول روز)
۱۲) داشتن افکار منفی درباره مرگ و نیستی
بدیهی است زمانی که فردی سوگوار است، تمامی علایم و یا بخشی از علایم بالا را داشته باشد، اما برای تشخیص افسردگی، فر

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



نوشته شده توسط وحید افشار در ساعت 1:7



درباره



به سایت خودتون خوش اومدین امید وارم که این سایت رو دوست داشتنی تر کنید با نظراتتون ممنون از همه شما عزیزان.
vahidafshar01@yahoo.com


مطالب پیشین

4روز از بهترین روزای زندگیم هدر رفت تو دانشگاه تا لیسانس عمران
ماشین های بازیکنان مطرح 2012
چیستان
۴۰ راهکار برای رهایی از ناراحتی ها و رنج ها
دلم خیلی گرفته .......................
حرف یک عمر یک لحظه به دل خطور میکنه
دلم گرفته چه کنم..............................
خداجون کمکم کن..........
عشق
حکم از اول دل بود و.............




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by vahidafshar