سلام به تموم عاشق های دنیا
من تو زندگیم معنی ومفهومی از عشق رو باور نداشتم ولی میگن گذر پوست به دباغ خونه هم میافته الن تقریبا یک سالی هست که عاشق شدم ودست خودم نیست همیشه خدا دوست داشتم ببینمش دور وبرش باشم مراقبش باشم نمیتونستم این موضوع رو با کسی در میون بزارم که خدا به دادم رسید ویه آجی گل داد بهم من آجیمو خیلی دوستدارم چون فقط اون بود که وقت میزاشت وبه حرفای من گوش میداد درکم میکرد خلاصه از تموم وجودش واسم مایه گذاشته الان که نیس خدا قسمت شما کنه رفته کربلا بازم زنگ میزنه حال من وعشقمو میپرسه خدا یا خواهشی دارم ازت دل عشقمو وسعت ببخش غم واندوه تو دلش نزار بمونه دلش گرفته یه گوشه چشمی به ما کن نزار که دلش بگیره خودت هم هواشوداشته باش دلش گرفته دله منم گرفته شد
دستا بالا
خداوندا ........................................................................
.................................................................................
.................................................................................
................................................................................
همه دعا کنین عشقم حالش خوب بشه
:: موضوعات مرتبط:
حرفکده -------دل نوشته------ ،
،